چرااااااااااا؟

قبل از اینکه دیر بشود بودن‌های بزرگ زندگیمان را ببینیم ♡ عشق را با تمام قلب میزبانی کنیم و روزمان را به تمامی زندگی☘ چرااااااااااا؟...

نمیدونم چرا کسی فکرش تو خط فکری من نیست بهم میگن منفی باف درحالیکه من فقط الکی خوشبین نیستم یعنی ترسی از واقعیت ندارم. همه سرسری از همه‌چیز رد میشن حتی زندگی، مرگ! اینا چیزای عادی‌ای نیس چطور انقد واسشون عادیه؟تا جایی احساساتم متفاوته که فکر میکنم همه آدما ماکت هستن یعنی به حالت خودکار عمل میکنن نه به حالت پویا و فعال.مثل یه ربات روی حالت اتوماتیک! به هیچ چیز شک ندارن از هیچ کار آبایی ندارن و خیلی عادی غیرعادی‌ان. اصلا من خسته شدم از آدما تحمل افکارشونو ندارم. دلم یه سری آدم میخواد که واسه رابطه باهاش نگران هیچ چیز نباشی.نترسی که چطور درموردت فکر میکنن و یا نارحت میشن و یا هر چیز دیگه.و اینکه افکارت انقدر عجیب نباشه واسشون که به پیشونیت مهر بزنن که منفی‌بافه یا ایمانش ضعیفه یا زیادی زوم میکنه! توی این دنیا انگار کسی نیست که حتی موقع شنیدن و فهمیدن افکار من آروم باشه و بپذیره افکارمو یه طوری معذبم از طرز فکر متفاوتم که خیلی جاها بیخودی تایید میکنم و سرتکون میدم دنیا چرا واسم عادی نمیشه؟ + نوشته شده در  پنجشنبه بیستم مهر ۱۳۹۶ساعت 14:5&nbsp توسط نگارک میرزا  |  چرااااااااااا؟...ادامه مطلب

دوست داشته نشدن سخته مخصصا وقتی همه رو دوس داری.سعی میکنی با انصاف باشی وقتی نامهربونی ،بیتفاوتی میبینی و ابراز تنفر میشنوی، وقتی تنهای تنها میشی،اشکات برا کسی مهم نیس،وقتی تندتند آدما رو از دس میدی... برمیگردی به خودت میگی شاید مشکلی دارم اما بعد نامهربرنی‌های بیشتری از بقیه یادت میاد و گذشت‌های بیشتری از خودت... از بعضیام دلت میخواد مغذرت بخوای به خاطر حضورت،وجودت و فضایی که اشغال کردی... هر بار کهنامهربونی ببینی دنیا دور سرت میچرخه  ظرفیتت پرمیشه،اشکات اشکایی که به زور پشت سد نگهشون داشتی به سرعت صورتتو خیس میکنن قلبت میسوزه دلت دودمیره از اینکه واسه کسی مهم نیستی + نوشته شده در  یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۶ساعت 0:9&nbsp توسط نگارک میرزا  |  چرااااااااااا؟...ادامه مطلب

نه دین انسان را انسان میکند، نه هنر

اما زخم شاید بهتر انسان را انسانیت دهد. چه عجیب اند این انسان ها ! برای انسان شدنشان باید آسمان و زمین را بهم بدوزی!

و امان از روزی که نخواهند انسان باشند، امان از روزی که خدا را صاحب شوند.و امان از انسانهایی که روی فهمشان فولاد کشیده اند. 

چرااااااااااا؟...

من نميدونم واقعا مشکلم چیه؟ قبول دارم مثل هر آدمی منم عیب های زیادی دارم اما وقتی اينهمه صداقت و دوست داشتن نتونه باعث بشه رابطه ی دوستی تداوم داشته باشه، پس چی میخواد دوستی و واسه آدم حفظ کنه؟ وقتی که از بقیه بیشتر دوستشون داشتم ، با بقیه کمتر وقت میگذروندم، دلم بیشتر واسه اونا تنگ میشد، وقتی بدیها چرااااااااااا؟...ادامه مطلب